- مصاحبه: ERIC HEUMANN "فرانسه گرانترین سینمای جهان را می سازد" -

,

نقشه سایت

خانه

آمار

    آمار مطالب
    کل مطالب : 35 کل نظرات : 0 آمار کاربران
    افراد آنلاین : 1 تعداد اعضا : 0 آمار بازدید
    بازدید امروز : 27 بازدید دیروز : 0 ورودی امروز گوگل : 0 ورودی گوگل دیروز : 0 بازدید هفته : 32 بازدید ماه : 66 بازدید سال : 91 بازدید کلی : 7052 اطلاعات شما
    آی پی : 18.221.156.50 مرورگر : Unknown AppleWebKit سیستم عامل : Search Bot امروز : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

    آرشیو

    امکانات جانبی

    درباره ما

    تبلیغات

    - مصاحبه: ERIC HEUMANN "فرانسه گرانترین سینمای جهان را می سازد" -

    - مصاحبه: ERIC HEUMANN

    - مصاحبه: ERIC HEUMANN "فرانسه گرانترین سینمای جهان را می سازد" -
    او در هندوستان ، L’Éternité et un jour ou در خلق و خوی برای عشق تولید کرد. جایزه اسکار ، نخل طلا و سزار را برد. گاهی اوقات چیزهای زیادی از دست داده اما همیشه بهبود یافته است. امروز ، اریک هومن تهیه کننده درباره نحوه ساخت سینما در فرانسه حرف هایی برای گفتن دارد. یک سیستم "Shadock-like" که خالی اجرا می شود. مصاحبه. توسط تیری لوناس

    آیا با گفته های وینسنت ماراوال در مورد دستمزد نامتناسب بازیگران و تهیه کنندگان موافقید؟
    حق دارد وقتی می گوید بازیگران و دیگران برای نتیجه فیلم بیش از حد دستمزد می گیرند. و گفته های او نارضایتی را متبلور کرد. اگر در جامعه اینقدر واکنش نشان داده شده باشد ، به این دلیل است که برای هر دو طرف این احساس وجود دارد که یک چرخه در حال پایان است. ده پانزده سال گذشته با تصاحب تدریجی مالی شدن مشخص شده است. این بدان معناست که فیلم ها به جای آنکه مشاغل حرفه ای پرمخاطره ای در یک محیط نسبتاً باریک باشند ، به طور فزاینده ای به مشاغل مالی تبدیل شده اند که بسیاری از واسطه ها در ساخت فیلم زندگی می کنند و نه بیشتر در مورد نتیجه آن است.

    و این سیستم که خود پایدار است و تورم دارد از بین می رود.
    اینجا.

    چگونه فرو می ریزد؟
    فیلم هایی که با بودجه ای بین 4 تا 25 میلیون یورو ساخته شده اند ، به افرادی که آنها را تهیه می کنند تغذیه می کنند اما در دراز مدت شرکت ها را از دست می دهند. در فرانسه گرانترین سینمای جهان را می سازیم. این سیستم که در ابتدا فضیلت دارد ، امروز شرورانه شده است: فیلم ها بسیار گران هستند. به لطف کمک های مردمی ، مزایای مالیاتی ، تعهدات کانال ، می توانیم در فیلمی که مطلقا در بازار سود ندارد ، به صفر برسیم. و بنابراین ، همه چیز می تواند مانند Shadocks دوام داشته باشد. ما می توانیم به پمپاژ روغن ادامه دهیم حتی اگر نفت وجود نداشته باشد. مشکل این است که فیلم های اصلی و کمتری تولید می کند ، سینما برای شارژ مجدد باتری های خود به آنها نیاز دارد. سیستم دارد از آن می میرد. هر هفته بیست و چهار فیلم پخش می شود که هرچه بیشتر با یکدیگر یکسان هستند و همیشه با همان قلاب های بازاریابی یکسان هستند. ما باید نظم و ترتیب را دوباره برگردانیم. ده سال است که فیلم محبوب تجاری که همه سرمایه گذاران می خواهند در آن حضور داشته باشند و گروه هایی در آن حضور خواهند داشت ، خشمگین است. امروز یک جنبش عمومی در جامعه وجود دارد که کمی خسته شده است. سینما همانطور که اکنون است دیگر مطابق با نظم اخلاقی جدید امروز نیست.

    آیا مهم است که یک فیلم سودآور باشد؟
    در واقع یک تئاتر عمومی و یک تئاتر خصوصی وجود دارد. چرا برای سینما اینطور نیست؟ هنوز باید سودآوری عمومی در سینما وجود داشته باشد. البته ، سینما در بخش خلاقیت خود هرگز به طور کامل سودآور نبوده است ، این جنبش در زمینه های کوتاه است. در دهه 70 ، اولین فیلم های سیمینو و همه این موج های جدید آمریکایی با سودآوری غیرممکن باعث شد که هالیوود غرق نشود ، خود را دوباره بسازد و بلاک باسترهای تجاری جدیدی را پیشنهاد کند. امروز ، در فرانسه ، از هر دو نظر کمی ضرر می کنیم: نه فیلم خلاق داریم و نه فیلم سودآور. بنابراین نمی دانم که چگونه می توان گفت: "ما می خواهیم سینمایی بسازیم که کاملاً ضرر کرده و به هر قیمتی تأمین مالی خواهیم کرد ..."

    «سینمای گران» بر فیلم های کوچک نیز تأثیر می گذارد. زمان توسعه و بودجه بسیار طولانی است. ما خودانگیختگی را از دست می دهیم ...
    این کل مشکل است. نکته مهم برای سیستم امروز این است که همه بتوانند با آن زندگی کنند. دیگر هیچ خلاقیتی وجود ندارد. شما از کمیته ای به کمیته دیگر می روید ، پرونده ها را جمع می کنید ، شرکایی را که هر کدام کمیسیون خود را در این روند می گیرند ، جمع می کنید. این فیلم بی اهمیت است ، همه به دنبال توجیه سرمایه گذاری خود هستند. به محض ورود ، نویسندگان دیگر فرصتی برای ابراز وجود ندارند و تهیه کنندگان به نوعی فوق حسابدار در پرداخت کمیته هایی تبدیل می شوند که از سینما چیزی نمی دانند و همه آموزش های یکسانی دارند. آنها HEC را انجام دادند و می خواهند فیلم ها را به محصولاتی از جمله سینمای معتبر تبدیل کنند. آنجا وجود دارد: این فیلم باید به کن برود ، یک نوع مطبوعات خاص دارد که به او امکان می دهد هشت سالن نمایش خود را در پاریس داشته باشد و غیره. من بیست سال پیش سینما را شناختم ، یک "سینمای نویسنده" واقعی. این فیلم ها توسط پنج نفر ساخته شده و حدود بیست نفر از تکنسین ها حضور داشتند. وقت تصور و خواب دیدن داشتیم. امروز دیگر هیچ آرزویی وجود ندارد. دیگر فرهنگ خطر وجود ندارد. ما گاوبازی مجازی انجام می دهیم ، هیچ گاو نر ، هیچ عرصه ای وجود ندارد. امروزه صحبت در مورد سینما بسیار نادر است. ما فقط در حال تجارت هستیم.

    آیا آنقدر درست است که نویسندگان دیگر فضای ابراز وجود ندارند؟
    بله ، چون قالب بندی شده اند. آنها می خواهند کارهایی انجام دهند که برای آنها مفید باشد

    - مصاحبه: ERIC HEUMANN "فرانسه گرانترین سینمای جهان را می سازد" -
    او در هندوستان ، L’Éternité et un jour ou در خلق و خوی برای عشق تولید کرد. جایزه اسکار ، نخل طلا و سزار را برد. گاهی اوقات چیزهای زیادی از دست داده اما همیشه بهبود یافته است. امروز ، اریک هومن تهیه کننده درباره نحوه ساخت سینما در فرانسه حرف هایی برای گفتن دارد. یک سیستم "Shadock-like" که خالی اجرا می شود. مصاحبه. توسط تیری لوناس

    آیا با گفته های وینسنت ماراوال در مورد دستمزد نامتناسب بازیگران و تهیه کنندگان موافقید؟
    حق دارد وقتی می گوید بازیگران و دیگران برای نتیجه فیلم بیش از حد دستمزد می گیرند. و گفته های او نارضایتی را متبلور کرد. اگر در جامعه اینقدر واکنش نشان داده شده باشد ، به این دلیل است که برای هر دو طرف این احساس وجود دارد که یک چرخه در حال پایان است. ده پانزده سال گذشته با تصاحب تدریجی مالی شدن مشخص شده است. این بدان معناست که فیلم ها به جای آنکه مشاغل حرفه ای پرمخاطره ای در یک محیط نسبتاً باریک باشند ، به طور فزاینده ای به مشاغل مالی تبدیل شده اند که بسیاری از واسطه ها در ساخت فیلم زندگی می کنند و نه بیشتر در مورد نتیجه آن است.

    و این سیستم که خود پایدار است و تورم دارد از بین می رود.
    اینجا.

    چگونه فرو می ریزد؟
    فیلم هایی که با بودجه ای بین 4 تا 25 میلیون یورو ساخته شده اند ، به افرادی که آنها را تهیه می کنند تغذیه می کنند اما در دراز مدت شرکت ها را از دست می دهند. در فرانسه گرانترین سینمای جهان را می سازیم. این سیستم که در ابتدا فضیلت دارد ، امروز شرورانه شده است: فیلم ها بسیار گران هستند. به لطف کمک های مردمی ، مزایای مالیاتی ، تعهدات کانال ، می توانیم در فیلمی که مطلقا در بازار سود ندارد ، به صفر برسیم. و بنابراین ، همه چیز می تواند مانند Shadocks دوام داشته باشد. ما می توانیم به پمپاژ روغن ادامه دهیم حتی اگر نفت وجود نداشته باشد. مشکل این است که فیلم های اصلی و کمتری تولید می کند ، سینما برای شارژ مجدد باتری های خود به آنها نیاز دارد. سیستم دارد از آن می میرد. هر هفته بیست و چهار فیلم پخش می شود که هرچه بیشتر با یکدیگر یکسان هستند و همیشه با همان قلاب های بازاریابی یکسان هستند. ما باید نظم و ترتیب را دوباره برگردانیم. ده سال است که فیلم محبوب تجاری که همه سرمایه گذاران می خواهند در آن حضور داشته باشند و گروه هایی در آن حضور خواهند داشت ، خشمگین است. امروز یک جنبش عمومی در جامعه وجود دارد که کمی خسته شده است. سینما همانطور که اکنون است دیگر مطابق با نظم اخلاقی جدید امروز نیست.

    آیا مهم است که یک فیلم سودآور باشد؟
    در واقع یک تئاتر عمومی و یک تئاتر خصوصی وجود دارد. چرا برای سینما اینطور نیست؟ هنوز باید سودآوری عمومی در سینما وجود داشته باشد. البته ، سینما در بخش خلاقیت خود هرگز به طور کامل سودآور نبوده است ، این جنبش در زمینه های کوتاه است. در دهه 70 ، اولین فیلم های سیمینو و همه این موج های جدید آمریکایی با سودآوری غیرممکن باعث شد که هالیوود غرق نشود ، خود را دوباره بسازد و بلاک باسترهای تجاری جدیدی را پیشنهاد کند. امروز ، در فرانسه ، از هر دو نظر کمی ضرر می کنیم: نه فیلم خلاق داریم و نه فیلم سودآور. بنابراین نمی دانم که چگونه می توان گفت: "ما می خواهیم سینمایی بسازیم که کاملاً ضرر کرده و به هر قیمتی تأمین مالی خواهیم کرد ..."

    «سینمای گران» بر فیلم های کوچک نیز تأثیر می گذارد. زمان توسعه و بودجه بسیار طولانی است. ما خودانگیختگی را از دست می دهیم ...
    این کل مشکل است. نکته مهم برای سیستم امروز این است که همه بتوانند با آن زندگی کنند. دیگر هیچ خلاقیتی وجود ندارد. شما از کمیته ای به کمیته دیگر می روید ، پرونده ها را جمع می کنید ، شرکایی را که هر کدام کمیسیون خود را در این روند می گیرند ، جمع می کنید. این فیلم بی اهمیت است ، همه به دنبال توجیه سرمایه گذاری خود هستند. به محض ورود ، نویسندگان دیگر فرصتی برای ابراز وجود ندارند و تهیه کنندگان به نوعی فوق حسابدار در پرداخت کمیته هایی تبدیل می شوند که از سینما چیزی نمی دانند و همه آموزش های یکسانی دارند. آنها HEC را انجام دادند و می خواهند فیلم ها را به محصولاتی از جمله سینمای معتبر تبدیل کنند. آنجا وجود دارد: این فیلم باید به کن برود ، یک نوع مطبوعات خاص دارد که به او امکان می دهد هشت سالن نمایش خود را در پاریس داشته باشد و غیره. من بیست سال پیش سینما را شناختم ، یک "سینمای نویسنده" واقعی. این فیلم ها توسط پنج نفر ساخته شده و حدود بیست نفر از تکنسین ها حضور داشتند. وقت تصور و خواب دیدن داشتیم. امروز دیگر هیچ آرزویی وجود ندارد. دیگر فرهنگ خطر وجود ندارد. ما گاوبازی مجازی انجام می دهیم ، هیچ گاو نر ، هیچ عرصه ای وجود ندارد. امروزه صحبت در مورد سینما بسیار نادر است. ما فقط در حال تجارت هستیم.

    آیا آنقدر درست است که نویسندگان دیگر فضای ابراز وجود ندارند؟
    بله ، چون قالب بندی شده اند. آنها می خواهند کارهایی انجام دهند که برای آنها مفید باشد


    ليست صفحات

    تعداد صفحات : 0

    چت باکس





    captcha


    ورود کاربران

    نام کاربری :
    رمز عبور :

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

    خبرنامه

    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود

    آخرین نظرات کاربران